اعتماد کامل به یک فرد که گمان نمیکنم هیچوقت حاصل شود؛ ولی اطمینان نسبی بله. این را خودم کاملا احساس میکردم. حتی افرادی که به هر دلیلی همچنان با من مخالف بودند، محتاطانهتر ابراز مخالفت و کارشکنی میکردند. مثلا، همان عزیز عضو شورای عالی که در جلسه ارائه برنامههایم گفته بود من در آن مقاله به سازمان حسابرسی توهین کردهام، در یکی از جلسات شورای عالی بعد از آن مراسم یک نسبت خلاف واقعی به من داد که واقعا به من برخورد. ناخودآگاه از جلسه شورای عالی بیرون آمدم و به سمت اتاقم رفتم که وسائلم را بردارم و برای همیشه از انجمن بروم. رفتارم هم نمایشی نبود. واقعا آن حرف برایم غیرقابل تحمل بود. ولی فضای شورای عالی طوری شده بود که آن عزیز همانجا عذرخواهی کرد و حرفش را پس گرفت. من هم به جلسه برگشتم. بعد از آن جلسه هم هرگز چنین اتفاقی تکرار نشد. برداشت خودم اینست که اینها همه از اثرات برگزاری آن مراسم باشکوه و تصویب اساسنامه انجمن بود.
پس برداشت خودتان اینست که شورای عالی و اعضای انجمن بعد از آن مراسم کاملا به شما اعتماد کردند؟
همچنین بخوانید:
- سلسله مراتب ارزش منصفانه - Fair value hierarchy
- تکنیکهای ارزشیابی - Valuation techniques
- پیش فرض ارزشیابی - Valuation premise
- ارزش منصفانه - fair value
- واحد حساب - unit of account
- مخارج حمل - transport costs
- مخارج معامله - transaction costs
- تعدیل ریسک - risk adjustment
- صرف ریسک - risk premium
- معامله نظام مند - orderly transaction
دیدگاه خود را بنویسید