والا من با هیچ کسی مشکلی ندارم! ]با خنده[ مشکل من با استراتژیهای غلط، ساختارهای غلط، و رویههای غلط است. وگرنه دوستانی که از نزدیک من را میشناسند تایید میکنند که من اتفاقا خیلی آدم منعطف، آرام و به قول قدیمیها آدم بسازی هستم. ولی در جایی از همین گفتگو هم عرض کردم، وقتی میبینیم یک چیزی خلاف منافع حسابداران، خلاف منافع حرفه و خلاف منافع ملی ماست، خیانت میدانم اگر سکوت کنم. حتی خیانت میدانم اگر نظرم را با صراحت نگویم. ما یک عادت بدی که داریم اینست که خیلی وقتها کجدار و مریز اظهارنظر میکنیم؛ یعنی هم میگوییم و هم نمیگوییم! در حالیکه در این موارد حتما باید صریح و بیپرده حرف زد. هر چه صداهای منتقدان بیشتر و رساتر و صریحتر باشد هم هزینه سرشکن به هر فرد منتقد کمتر میشود. ما متاسفانه در همه زمینهها اغلب چوب کسانی را میخوریم که سکوت میکنند. من موضع خودم را درباره سازمان حسابرسی در قالب سه مقاله به طور شفاف، مفصل و مستدل مطرح کردهام. اولی، مقاله ضابطهگذاری در حسابداری ایران: نیازمند بازاندیشی و دگرگونی که در شماره مرداد 1392 مجله حسابدار منتشر شد. دومی، مقاله آیا سازمان حسابرسی، مستقل عمل کرده است؟! که در شماره 2819، مورخ 16 اسفند 1395، روزنامه شرق منتشر شد. البته این مقاله را با عنوان چالش استقلال سازمان حسابرسی به آن روزنامه فرستاده بودم. ولی نمیدانم چرا عنوان مقاله را بدون مشورت با من تغییر دادند؟! به هر حال مقاله منتشر شده بود و کاریش نمیشد کرد. و مقاله سوم با عنوان چگونگی شکلگیری بدعتِ حسابرسی دولت توسط دولت که به بهانه سیامین سالگرد تصویب قانون اساسنامه سازمان حسابرسی نوشتم. آنهم در شماره 2996، مورخ 4 آبان 1396، روزنامه شرق منتشر شد. جان کلام این سه مقاله اینست که سازمان حسابرسی به عنوان یکی از سازمانهای زیرمجموعه وزارت امور اقتصادی و دارایی در ارائه خدمات حسابرسی شرکتهای دولتی و حتی در حسابرسی شرکتهای وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی فاقد ویژگی اساسی استقلال است. این خیلی موضوع واضحی است. اصلا نیاز به نوشتن سه مقاله نداشت! ]با خنده[ ولی خب یک سری از همکاران محترم یا به خاطر منافع شخصی و سازمانی یا از روی تعصب نمیخواهند این موضوع بدیهی را بپذیرند. موضوع بعدی هم اینکه سازمان حسابرسی به عنوان یک موسسه حسابرسی نمیتواند خودش هم استانداردگذار و هم مجری آن استانداردها باشد. این هم باز خیلی موضوع واضحی است. شما کدام موسسه حسابرسی را در تاریخ حسابداری جهان سراغ دارید که چنین کاری کرده باشد. در مقاله سوم هم با اشاره به این موضوعات، از نظر تاریخی نشان دادم ریشه این بدعت به پیش از انقلاب و به زمان تاسیس شرکت سهامی حسابرسی (سال 1350) زیر مجموعه وزارت دارایی وقت برمیگردد. یعنی موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، موسسه حسابرسی بنیاد مستضعفان، موسسه حسابرسی شاهد، سازمان حسابرسی، و همه موسسات حسابرسی دیگری که بعد از انقلاب زیرمجموعه سازمانهایشان راهاندازی شدند و وظیفه حسابرسی آن سازمانها و شرکتهای تحت مالکیت و مدیریت آنها به آن موسسات واگذار شده است، همگی در واقع بازتولید شرکت سهامی حسابرسی و با الگوبرداری از آن موسسه حسابرسی دولتی بودهاند.
آقای دکتر حالا که رفته رفته به پایان گفتگو نزدیک میشویم، اجازه بفرمایید قدری هم درباره موضع جنجالی شما درباره سازمان حسابرسی صحبت کنیم. شما چه مشکلی با سازمان حسابرسی دارید؟ (با خنده)
همچنین بخوانید:
- مجموعه ویدئوهای آموزشی «حسابداری تسعیر ارز» (راهنمای بکارگیری استاندارد حسابداری 16 آثار تغییر در نرخ ارز – تجدیدنظرشده 1400) با تدریس دکتر محسن قاسمی منتشر شد
- سرمایهگذاری چیست؟ (از دیدگاه استانداردهای حسابداری)
- از سوی کمیته گزارشگری پایداری سازمان حسابرسی پیشنویس استاندارد افشای پایداری 1 الزامات کلی افشای اطلاعات مالی مرتبط با پایداری برای نظرخواهی عمومی منتشر شد
- درباره استاندارد حسابداری 10 «حسابداری کمکهای بلاعوض دولت» (IAS20) چه الزاماتی را باید آموزش ببینیم؟
- روش غیرمستقیم ارائه جریانهای نقدی حاصل از عملیات در تهیه صورت جریانهای نقدی (طبق استاندارد حسابداری 2)
- روش مستقیم ارائه جریانهای نقدی حاصل از عملیات در تهیه صورت جریانهای نقدی (طبق استاندارد حسابداری 2)
- دستورالعمل حاکمیت شرکتی ناشران ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار (مصوب 18 مهر 1401)
- منظور از «معادلهای نقد» چیست؟ (موضوع استاندارد حسابداری 2 صورت جریانهای نقدی)
- درباره استاندارد حسابداری 9 «حسابداری پیمانهای بلندمدت» (IAS11) چه الزاماتی را باید آموزش ببینیم؟
- درباره استاندارد حسابداری 8 «حسابداری موجودی مواد و کالا» (IAS2) چه الزاماتی را باید آموزش ببینیم؟
دیدگاه خود را بنویسید